اما اینکه پس از گذشت ۱۸ سال از این اتفاق تلخ چقدر توانستهایم ساختمانهای خود را در برابر زلزله و بلایای طبیعی مقاوم کنیم پرسشی است که مدیر بخش زلزله و خطرپذیری و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی کشور در گفتوگو با ما به آن پاسخ داده است.
۱۰ میلیون ساختمان مسکونی ناایمن
علی بیتاللهی میگوید: اگر بخواهیم از زلزله طبس تا کنون را مرور و همچنین حوادثی مثل سیل۹۸ و مخاطرات عمدهای را که به عنوان مخاطرات بحرانزا در کشورمان رقم خورده بازنگری کنیم، باید بگوییم شاهد روند رو به رشد و اقدامات خوبی به لحاظ کیفیت ساختمانها و ساختوسازها بودهایم؛ بهگونهای که آمار سال ۱۳۹۵ مرکز آمار نشان میدهد از ۲۳میلیون واحد مسکونی بیش از ۱۳میلیون ساختمانهای اسکلت آهن هستند؛ در حالی که در دهههای گذشته این نسبت برعکس بوده و در برخی دورهها ساختمانهای بدون اسکلت تا ۱۸ برابر ساختمانهای اسکلت آهن بوده است. البته این روند با توجه به رشد و پیشرفت صنعت در جامعه، طبیعی و تغییرات آن اجتنابناپذیر است و نمیتوان رشته آن را با مدیریت بحران گره زد بلکه نیاز به احداث ساختمانهای چند طبقه و مواردی نظیر آنها در شهرهای بزرگ موجب شده به شیوه نوینی از ساختوساز رو بیاوریم که تأثیر آن در بحرانها نمایان شده است.
به عنوان نمونه در زلزله سرپل ذهاب کرمانشاه با آنکه قدرت زلزله بیش از هفت ریشتر بود، خوشبختانه فاجعهای را که در زلزله بم با آن روبهرو شدیم تجربه نکردیم و تعداد تلفات به مراتب کمتر از زلزله بم بود. بنابراین با توجه به روند رو به رشدی که در سبک زندگی و پیشرفت در صنعت و ساختوساز داشتهایم، آمادگی ما برای مقابله با بحرانهای طبیعی و حوادث غیرمترقبه افزایش یافته است.
وی با اشاره به اینکه از نظر مواجهه و در معرض خطر قرارگیری، به دلیل رشد جمعیت میزان المانهایی که در معرض خطر هستند نیز افزایش یافته، میافزاید: این مسئله منجر به افزایش ابعاد بحران میشود، بنابراین میتوان با در نظر گرفتن این دو عامل گفت در مقایسه با گذشته وضعیت ما در زمینه آمادگی در برابر بحران اندکی بهتر شده است؛ چرا که به همان نسبت که توسعه صنعت در ساختوسازها موجب تابآوری در برابر زلزله شده، افزایش جمعیت و افزایش ساختوسازها از تیپهای مختلف اعم از شریانهای حیاتی و ساختوسازهای ساختمانها روی پهنای گسلها و یا نزدیک گسلها، موجب تهدیدهایی اساسی در زمان بحرانها و حوادث غیرمترقبه از جمله زلزله شدهاند و به همین دلیل تابآوری لازم را در برابر زلزله در کلانشهرهایی مثل تهران نخواهیم داشت و مدیران بحران ما در زمان وقوع حادثه امکان مدیریت در کلانشهرها را ندارند و تا رسیدن به حد مطلوب فاصله زیادی داریم.
میزان آسیبپذیری ساختمانها بالاست
بیت اللهی در خصوص میزان آسیبپذیری ساختمانها در زمان وقوع حوادث غیرمترقبه ازجمله زلزله نیز میگوید: بیش از ۹۵درصد ساختمانها مسکونی هستند که تا حدی وضعیت قابل قبول دارند؛ از ۲۳میلیون ساختمان مسکونی حدود ۱۳میلیون دارای اسکلت آهن بوده و تاحد قابلقبولی در برابر زلزله مقاوم هستند و ۱۰میلیون این ساختمانها تابآوری لازم در برابر زلزله را ندارند در حالی که از جمعیت ۸۵میلیونی کشور حدود ۳۵میلیون نفر در این ساختمانها سکونت دارند.
اما در مورد ساختمانهای عمومی مثل بیمارستانها که از درجه اهمیت بسیار بالایی بهویژه در زمان وقوع بحرانها برخوردارند و یا مراکز خرید، مدارس و... باید گفت متأسفانه با توجه به قدمت بالای این ساختمانها جای نگرانی زیادی وجود دارد، بهطوری که فقط در کلانشهر تهران ۶۰درصد بیمارستانها استحکام لازم را در برابر زلزله ندارند و در کل کشور نیز ۵۰درصد بیمارستانها قدیمی و فرسودهاند که تابآوری لازم را در برابر زلزلههای بزرگ نخواهند داشت.
البته وضعیت در مورد مدارس اندکی بهتر است زیرا سازمان بهسازی مدارس، در دورهای حمایت مالی خوبی از نوسازی مدارس داشت و با توجه به تعطیلی مدارس در فصل تابستان تعداد زیادی از آنها نوسازی شدند، اما در خصوص مراکز خرید و ساختمانهای تجاری وضعیت قابلقبولی نداریم.
در همه کلانشهرها و شهرهایی که مراکز خرید تاریخی دارند، وضعیت مشابه بیمارستانهاست که در این زمینه میتوان به مراکزی مثل بازار تهران، بازار تبریز، بازار کرمان و بازار اصفهان اشاره کرد که با آنکه قطبهای اقتصادی این کلانشهرها هستند متأسفانه در برابر زلزله تابآوری لازم را ندارند و ممکن است با وقوع زلزلههای متوسط و کمی بزرگتر هم خسارتها و تلفات عمدهای را به بار آورند، چرا که در برخی از ساعتهای روز این مراکز مملو از جمعیت میشوند و در صورت وقوع زلزله ممکن است علاوه بر زیر آوار ماندن جمعیت و تلف شدن تعداد قابل توجهی از جمعیت زیر دست و پا، خطرات ثانویه مثل آتشسوزیهای پس از وقوع زلزله آمار تلفات را افزایش دهد.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی کشور ادامه میدهد: با چنین شرایطی اگر حادثهای مشابه زمینلرزه بم در هر یک از کلانشهرهای کشور اتفاق بیفتد متأسفانه میزان تلفات و خسارتها بسیار بالا خواهد بود و از هماکنون باید برای این مهم چارهاندیشی کنیم.
ضعف نظارت میدانی بر ساختوسازها
بیتاللهی در پاسخ به این پرسش که کدام نهاد یا سازمان متولی نظارت بر وضعیت ساختمانهای فرسوده مسکونی و عمومی است، میگوید: متولی نظارت بر ساختوسازهای ساختمانهای مسکونی سازمان نظام مهندسی و نظارت عالی بر عهده وزارت راه و شهرسازی است و در مواردی که سازمان نظام مهندسی در این خصوص کوتاهی کند وزارت راه و شهرسازی باید تذکرات لازم را بدهد. اما متأسفانه در کشور اگر بخواهیم در مورد ساختوسازها سختگیرانه عمل کنیم با مشکلات اجتماعی متعددی روبهرو میشویم که نارضایتیهای زیادی به همراه دارد.
به عنوان نمونه در برههای برای رفع مشکلات معیشتی کشاورزان اجازه حفر چاه آب داده شد که متأسفانه امروز این مسئله موجب فرونشست زمین شده که مخاطرات آن کمتر از مخاطرات زلزله نیست. بنابراین اگر سازمان نظام مهندسی امروز قوانین مرتبط با ساختوسازها را نادیده بگیرد در آینده با معضلات و مشکلات متعدد غیرقابل جبرانی روبهرو خواهیم شد و ضرورت دارد ضوابط نظارتی به طور سختگیرانهای اعمال شود تا از وقوع خسارت و تلفات در آینده پیشگیری شود. البته سختگیری در ضوابط نظارتی به معنای محدود کردن ساختوسازها نیست بلکه ساختوسازها باید توسط افراد با تجربه و دانش صنعت ساختمان صورت پذیرد تا از ساختوسازهای بیکیفیت پیشگیری شود.
وی با اشاره به اینکه نظارت میدانی به صورت جدی و پیوسته در حوزه ساختوسازها بسیار ضعیف است، میافزاید: گواه این مسئله عمر کوتاه ساختمانهای مسکونی ما در مقایسه با ساختمانهای کشورهای توسعهیافته است، بهطوری که در برخی از زلزلهها شاهد تخریب تعداد زیادی از ساختمانهای مسکونی نوساز نیز بودهایم. در حالی که در ساختمانهای دولتی که نظارت میدانی قوی وجود دارد کمتر شاهد تخریب هستیم و میزان خسارتها کمتر بوده؛ چرا که پیمانکار و مشاور طرح مشخص است و تا سالها پس از بهرهبرداری از ساختمان مسئولیت سازه برعهده آنهاست.
آموزش عمومی برای مواجهه در زمان وقوع زلزله
به گفته این مسئول، در کشور برای کاهش خطرات زلزله در چند حوزه کارهای بسیار خوبی انجام شده است؛ به عنوان نمونه در بسیاری از زلزلهها که خطر تخریب هم ندارند عدهای به دلیل ترس و فرار مصدوم و یا زیر دست و پا خفه میشوند، بنابراین اساسیترین کاری که در همه کشورها ازجمله کشور ما انجام شده، آموزش عمومی برای مواجهه در زمان زلزله با همکاری رسانهها و آموزش و پرورش در کشور است که بهخوبی انجام شده؛ البته هنوز کافی نیست و باید به طور مستمر انجام گیرد تا برای همه مردم نهادینه شود.
بیتاللهی میافزاید: آموزش عمومی، آموزش مدیران و مهندسان مهمترین و در عین حال کمهزینهترین اقدامی است که میتوان برای کاهش تلفات و خسارتها در زمان وقوع زلزله و سایر حوادث غیرمترقبه انجام داد تا همه مردم بدانند هنگام وقوع زلزله چه اقداماتی باید کرد.
وی جدی گرفتن نظارت بر ساختوسازها را از دیگر مواردی عنوان میکند که میتوان از طریق آن میزان خسارتها و تلفات را کاهش داد. بهطوری که باید نظارت بر ساختوسازها بار حقوقی و کیفری داشته باشد تا در صورت وقوع هر نوع کوتاهی، مهندس ناظر مشمول مجازات شود؛ اگر این مهم اتفاق افتد به طور حتم نظارتهای میدانی افزایش خواهد یافت و با جدیت بیشتری پیگیری میشود. اما متأسفانه در کشور ما این امر مورد غفلت واقع شده و برخی از مهندسان ناظر و سازندهها از بیاطلاعی مردم نسبت به حقوق خود سوءاستفاده میکنند که باید این موضوع از سوی سازمان نظام مهندسی و وزارت راه و شهرسازی مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما